-
ازدواج
1389/05/28 12:42
زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت شوهرش را در حالی که توی آشپزخانه نشسته بود و به دیوار زل زده بود و در فکری عمیق فرو رفته بود و اشکهایش را پاک میکرد و فنجانی قهوه مینوشید پیدا کرد ... در حالی که داخل آشپزخانه میشد پرسید: چی شده عزیزم این موقع شب اینجا نشستی؟! شوهرش...
-
تولد
1389/05/24 13:32
امروز تولد مادرمه همه با هم جیغ بزنید مامان جونم مامان زیبا دوستت دارم قد یه دنیا بهشت من تویی تو مادر از هر کسی تو مهربان تر می خوام برات از آسمونا هدیه بیارم ستاره هارو
-
آغاز
1389/05/24 10:59
سلام تازه اینو ساختم باید از کمک و همدردی دوست خوبم بهار تشکر کنم بهار جان مر30